در این قسمت تاریخ روسیه به جلوه ای ار امپراتوری روسیه – ( Russia ) برای علاقمندان به تاریخ روسیه و دوستانی که در تور روسیه ( مرکز تخصصیسفر به روسیه ) ثبت نام کرده اند می پردازیم.
پس از سال ۱۲۴۰، سراسر مملکت روسی کیف به بخش غربی امپراطوری گسترده ی مغول ها تبدیل شد. تنها نووگورود روسیه که در فاصله ای دوردست قرار داشت از حمله ی مغول ها در امان بود. مغول ها پیش از رسیدن به شهر به دلیل سیلاب های سنگین بهاری مجبور به عقب نشینی به سوی جنوب شده بودند. اما ویران سازی پیس از اولین موج حملات مغول ها پایان نیافت. نه تنها شورش های بی شماری علیه مغول ها در دوران حکومت آنان ( ۱۲۴۰ تا ۱۴۸۰ ) صورت می گرفت، بلکه روس ها همچنین علیه نیروهای لیتوانی، جنگجویان ژرمن و سوئدی ها می جنگیدند. جنگ های مداوم، مالیات های سنگین که از سوی مغول ها اعمال می شد، انتخاب یک روس از میان ده مرد روسی به عنوان سرباز ارتش مغول ها، شیوع بیماری های همه گیر و کمبود کشت و کار که به قحطی می انجامید همه موجب نزول اقتصادی شدیدی شد. سرزمین و حتی سراسر روستاها خالی از سکنه شدند. صنایع دستی روستایی از میان رفت. فعالیت مجمع شهر، به جز در شهر های نووگورود روسیه و پسکوف، به منظور حفظ بقا تقریبا متوقف شد. ( سفر به روسیه – تور روسیه )
مغول ها در ناحیه ی ولگا مملکتی اردوی زرین ( آلتون اردو - تور روسیه ) تاسیس کردند و شهر سرای را پایتخت خود قرار دادند ( سرای در کنار رود ولگا، نزدیک ولگاگراد امروزی، واقع بود).شاهزدگان روس مجبور به عزیمت به شهر سرای شدند تا رسما به خان مغول ادای احترام نمایند و یرلیق ( یارلیق ) یا حکمی را دریافت کنند که به آنان اختیار می داد تا به جمع آوری مالیات بپردازند و با عنوان خان در سرزمین اجدادی خود حکومت کنند. شاهزادگانی که از این دستور سر باز می زدند اعدام می شدند. در این دوران همه ارتباط ها با اروپای غربی قطع گردید.
در دوران حملات مغول ها، مسکو شهر کوچکی در امیر نشین ولادیمیر بود. این شهر چنان بی اهمیت بود که الکساندر نوسکی Alexander Nevsky شاهزاده ی بزرگ ولادیمیر ( Russia -1263 – 1252 ) آن را به کوچک ترین پسرش دانیل Danil واگذار کرد. ایوان اول ( ۱۳۴۰ – ۱۳۲۵ Russia ) پسر دانیل موفق شد محبت مغول ها نسبت به خود جلب کند و حق جمع آوری مالیات را در بیشتر نقاط روسیه که تحت سلطه ی مغول ها قرار داشت به دست آورد. ایوان با بهره گیری از ثروت های حاصل از مالیات ها و با حمایت خان مغول محدوده ی حکومت خود را گسترش بخشید. جمعیت مسکو و نیز موقعیت این شهر همچنان ترقی می یافت. در سال ۱۳۲۵ مسکو به مراکز سراسقفی ارتدوکس به شدت ردهم آمیخت. کلیسا با بهره گیری از قدرت معنوی و اقتصادی و نیز جایگاه ویژه ی خود که مورد حمایت مغول ها بود ( زمین های کلیسا و روحانیون آن از همه ی محدودیت ها و نیز پرداخت خراج معاف بودند ) از اهداف حاکمان مسکو حمایت می کرد. گرچه زیرکی فردی و عمر طولانی راهزنان دلاور مسکو ( لقبی که کلیو چفسکی Kliuchevsky مورخ بزرگ روس به حاکمان اولیه این شهر داده بود ) بخشی از دلایل جهش سریع این شهر توصیف می شود، عامل مهم دیگر در پیشرفت این شهر جایگاه پر اهمیت مسکو در شبکه ی رود خانه ها بود.
سفر از مسکو ( تور روسیه ) به دریاهای بالتیک، سفید، کارا، سیاه و خزر در مسیر آبی صورت می گرفت و تنها چند بار باید قایق ها را وارد خشکی می کردند و همین امر جایگاه مسکو را به عنوان مرکز ارتباطات، چه در جنگ و چه در تجارت مستحکم می ساخت. مسکو که در محاصره ی جنگل های خالی از سکنه بود، نسبت به شهر های واقع در مرکز روسیه کمتر آسیب پذیر به شمار می رفت. (__ تور روسیه __)
تاریخ امپراتوری روسیه قسمت ۲ از ۲۰ – آپارات
گسترش قلمرو و قدرت مغول ها به نخستین چالش در قدرت مغول ها در سال ۱۳۷۸ منجر گردید هنگامی که شاهزاده دیمیتری ( ۱۳۸۹ – ۱۳۵۹ russia )، نوه ی ایوان اول، ارتش کوچکی از مغول ها را شکست داد و از پرداخت مالیات سر باز زد. حاکمان اردوی زرین با لیتوانی رقیب مسکو اتحادیه ای تشکیل دلدند تا نیروهای خود را علیه روس ها بسیج کنند. اما دیمیتری می توانست تا ارتشی متشکل از ۱۵۰ هزار سرباز گرد آورد، این ارتش از سوی سربازان دیگر امیرنشین های روسی حمایت می شد، این سربازان پیش از آن که مغول ها به نیرو های لیتوانی برسند وارد ارتش دیمیتری شدند. آن گونه که گاه شمار به توصیف نبرد کولیکووو Kulikovo در نزدیکی رودخانه ی دن می پردازد:
قتل عام گسترده ای که در این جنگ صورت گرفت، جنگی طاقت فرسا و همهمه ای عظیم … خون مسیحیان و تاتارها که نام دیگر مغول ها بود همچون باران سرازیر بود و سربازان بسیاری که شمارش آنها دشوار بود از هر دو طرف درگیر جنگ کشته شدند. Russia
هزینه ی نبرد بسیار عظیم بود؛ دیمیتری بیش از چهل هزار سرباز خود را در این نبرد از دست داد و خود نیز مجروح شد و پیکر نیمه جانش را بر تل اجساد یافتند. لیتوانی ها با شنیدن خبر شکست مغول ها، تصمیم گرفتند به سوی غرب عقب نشینی کنند. گرچه دو سال بعد مغول ها به منظور نابودی مسکو و روسیه مرکزی باز گشتند و بار دیگر به جمع آوری خراج پرداختند، نبرد کولیکووو به روس ها ثابت کرد که می تواند مغول ها را شکست دهند. / تور روسیه ...
پس از نبرد کولیکووو و حکومت اردوی زرین رو به زوال رفت. واسیلی اول Vasily I جانشین دیمیتری توانست با اعطای هدایایی در عوض خراج کامل مغول ها را راضی نگه دارد. در طول دوران حکومت واسیلی دوم ( Vasily II – 1462 – 1425 – Russia ) که پرداخت خراج رایج را در سال ۱۴۵۲ متوقف کرد، حکومت مغول ها بیش از پیش تضعیف گردید. سر انجام اردوی زرین به خانات مستقل قازان، آستارا خان و کریمه تقسیم شد. اما نظام استبدادی، استتثمار زنان، جمع آوری مالیات، سرباز گیری، حکومت با زور شلاق و اقدام به دیگر آزار های جسمی در روسیه باقی ماند.
هنگامی که واسیلی دوم در سال۱۴۶۲ در قصر چوبی کهن کرملین مسکو در گذشت دوک نشین بزرگ مسکو که با عنوان مسکووی نیز مشهور است یکی از چندین استان روسیه بود. علاوه بر این دوک نشین دو دوک نشین بزرگ شرقی با عناوین تور Tver و ریازان و نیز شماری ار امیر نشین های کوچک وجود داشتند. در شمال غربی دو دولتشهر رو به رشد نووگورود روسیه و پسکوف قرار داشتند. حاکمان نووگورود روسیه سراسر بخش شمالی روسیه را از سواحل دریای بارنتس از جمله بخش شمالی کوهستان اورال تا بخش سفلای رودخانه ی اب Ob در شرق را به تصرف درآوردند. سرزمین های واقع در غرب مسکو زیر سلطه ی دوک های اعظم کاتولیک لیتوانی و لهستانی قرار داشتند. نواحی واقع در میانه ی رودخانه ی ولگا و نیز نواحی سفلای ولگا و استپ جنوبی و چراگاه های پوشیده از علف از سوی خوانین مغول اداره می شدند. مسئولیت آنچه در روسیه با ملایمت جمع آوری سرزمین های روسیهع نام گرفت بر دوش ایوان سوم ( ۱۵۰۵ – ۱۴۶۲ ) فرزند واسیلی دوم قرار گرفت. – تور روسیه
ایوان سوم در سال ۱۴۸۰ خود را از بند اطاعت اردوی زرین آزاد کرد ؛ هنگامی که دو سپاه در کنار رود اکا رو در رو شدند نیرو های مغول بدون نبرد پا به فرار گذاشتند و همین امر موجب شد تا عنوان کبیر در کنام نام او قرار گیرد. ایوان مردی محتاط و خردمند بود و برای جلوگیری از طغیان در سرزمین هایی که تحت فرمان آورده بود، امرای آن ها را به مسکو منتقل کرد. بیشتر امیرنشین های روسیه حکومت مسکو را پذیرفتند، چندین امیر نشپین باقی مانده نیز در زمان واسیلی سوم ( ۱۵۳۳ – ۱۵۰۳ Russia ) جانشین ایوان سوم دست از مقاومت کشیدند. ( تور روسیه )
ایوان سوم در سال ۱۴۷۲ با سوفیا پالئولوگوس خواهر زاده ی کنستانتین چهارم آخرین امپراطور بیزانس ( قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ تحت سلطه ی ترکان عثمانی قرار گرفته بود ) ازدواج کرد. سوفیا آداب دربار بیزانس را در دربار روس ها رواج داد و موقعیت ممتاز بیزانس را به ارمغان آورد. ایوان عنوان تزار را که از سوی حاکمان بیزانس مورد استفاده قرار می گرفت به کار برد تا نشان دهد که حاکمان روس نیز همچون سزار های رومی با اراده ای الهی به حکومت دست یافته اند.
طیقه ی جدیدی از گزیدگان اجتماع با عنوان پامشچیکی Pomeshchiki در دوران سلطنت ایوان سوم هسته ی مرکزی ارتش اصلی روسیه و کارمندان بخش اجرایی را تشکیل می دادند. در این نظام حکومتی که پامسته نامیده می شد، به ازای انجام خدمات نظامی زمین هایی به اشخاص اعطا می شد و پس از مرگ آنان زمین ها به شاهزاده ی بزرگ واگذار می شد. ایوان با بهره گیری از این نظام حکومتی و با مصادره ی سرزمین هایی که به صورت موروثی تحت سلطه ی اشراف قرار داشتند، عملا طبقه ی اشراف را تضعیف کرد.
از آنجا که پامشچیک ها مالک واقعی املاک تحت سلطه ی خود نبودند آنان نی توانستند برای کسب درآمد این زمین ها را اجاره دهند و برای منفعت رسانی به وارسان خود در آن سرزمین ها دست به اصلاحاتی بزنند. بدیت ترتیب پامشچیک ها مجبور می شدند با رعایایی که روی زمین ها کار می کردند با خشونت بیشتری رفتار کنند. رعایایی که مستاجران پامشچیک می شدند، حمایت سازمان های عمومی را از دست می دادند، و در مواقع بحرانی نمی توانستند از پامشچیک کمکی دریافت دارند.
در سال ۱۵۳۳ حکومت بر امیر نشین مسکو به ایوان چهارم رسید، ولی از آنجا که او فقط سه سال داشت، مادرش با عنوان نایب السلطنه عمل می کرد. هنگامی که مادر ایوان پس از مدت کوتاهی در گذشت ( احتمالا به دلیل مسمومیت )، کشمکشی شرارت آمیز برای به دست آوردن تاج و تخت از سوی اشراف آغاز شد، رفتار ظالمانه با تزار جوان از جمله اقدامات آنان بود. تزار جوان در نامه ای که در بزرگ سالی نگاشت شرایط آن دوران را به یاد می آورد:
رنج هایی که من تحمل می کردم به دلیل کمبود لباس و گرسنگی نبود. ایوان چهارم که در دوران کودکی آسیب پذیر بود و در محیطی ظالمانه به بزرگ سالی رسیده بود تصمیم گرفت از طبقه ی اشراف انتقام بگیرد، اشرافی که با توطئه های زیرکانه ی خود حکومت را از تزار گرفته بودند. " تور روسیه "
ایوان چهارم در سیزده سالگی دستور اعدام اشراف زاده ای را داد که مقام نیابت سلطنت را در دست داشت. او در هفده سالگی با آناستاسیا رومانوف که از اشراف زادگان بود، ازدواج کرد و زمام امور را در دولت روسیه به دست آورد. سلطنت ایوان چهارم با پاره ای اصلاحات اجرایی، قانونی و نظامی آغاز گردید. برخی از این دگرگونی ها با هدف ایجاد محدودیت در آزادی فردی پدید آمدند تا مردم در همه سطوح اجتماع بدون هیچ قید و شرطی خدمت به تزار را بپذیرند. تزار با نیروهای تقویت یافته ی خود موفق شد خانات تاتار را در قازان و آستارا خان تسخیر کند و جمعیت عظیمی از نژاد غیر اسلاو را تحت سلطه ی خود در آورد و راه به سوی سیبری و شرق بگشاید.
در سال ۱۵۶۰ همسر ایوان چهارم در گذشت و خودش سخت بیمار شد. ایوان که همواره مردی تندخو بود، بر اثر این وقایع افسرده و دلتنگ شد و ستم کاری پیشه کرد. همه جا و نسبت به همه ( مخصوصا اشراف ) ظنین شد. او در سال ۱۵۶۵ گروه مخصوصی معروف به آپریچنینا Oprichnina برای مبارزه با خیانت تشکیل داد و به وسیله ی این جماعت، که فقط در مقابل تزار مسئول بودند، وحشت و هراس بر همه مستولی گردید. بسیاری از اشراف اعدام یا تبعید شدند؛ ایوان چهرم در سال ۱۵۷۰ نووگورود روسیه را به بهانه ی توطئه ی مردم آن ویران کردو پسر ارشد خود را به قتل رسانید. گروه آپرچینینا به پلیس مخفی مخوفی تبدیل شد که تعداد اعضای آن به هزاران نفر می رسید. دیگر ساکنان کشور، یا زمشچینا مجبور بودند در وضعیت اضطراری به سر برند. * تور روسیه *
آپریچنینا بیش از یک دهه در روسیه حکومت می کرد و اعضای آن بی هدف دست به کشتار می زدند و زمین های موروثی اشراف زادگان باقی مانه را تصاحب می کردند. نه تنها قتل های فردی صورت می گرفت بلکه گاهی همه ی ساکنان یک شهر کشته می شدند که از آن جمله می توان به قتل عام در نووگورود و مسکو اشاره کرد. آپریچنینای ایوان چهارم قدرت سیاسی موروثی اشراف را نابود کرد. سرشناس ترین اشراف زادگان که پیش از او ادعا می کردند حکومت مرکزی را با تزار مشترکا اداره می کنند، از میان رفتند. آپرچینینای ایوان آسیب های جدی جسمانی و روانی در همه ی سطوح جامعه به یادگار گذاشت. گیل فلچر دیپلمات انگلیسی ساکن در روسیه در سال های ۱۵۸۹ – ۱۵۸۸ در این باره می گوید :
این سیاست بی رحمانه و اقدامات استبدادی ( گرچه اکنون وجود ندارد - تور روسیه ) کشور را با مشکلات زیادی روبرو ساخت و کشور را بیش از هر زمانی به شدت غرق در کینه ورزی و انزجار مرگ آور نمود ( و اکنون به نظر می رسد ) نمی توان این کینه و انزجار را از میان برد مگر آن که بار دگر آتش جنگ های داخلی شعله ور شود. روسیه | سفر به روسیه | تور روسیه